شهید اصغر توانا

زندگینامه 

 شهيد اصغر توانا در هجدهم فروردين ماه 1342 در شهرستانکازرون پا به عرصه ي وجود نهاد . دوران کودکي را در محيط پر از مهر محبت خانوادهطي کرد . تحصيلات خود را تا اخذ ديپلم در شهرستان محل تولد گذرانيد.

بسيار پر نشاط ، فعال ، خانواده دوست ، با تقوي و اهلمطالعه بود . انس دائمي با تفسير قرآن الميزان علامه طباطبايي و تفسير نهجالبلاغه و مثنوي مولوي استاد محمد تقي جعفري داشت.

پس از اخذ ديپلم در رشته ي رياضي وارد خدمت سربازي گرديد .همزمان در آزمون دانشگاه شرکت کرد و در رشته حقوق قضايي پذیرفته شد و مرخصيگرفت و به دانشگاه رفت . طي سه سال تحصيل چهره ي درخشاني از خود به نمايش گذاشتو جزء دانشجويان موفق و ممتاز دانشکده بود.

اصغر در صحنه نبرد رزمنده اي خستگي ناپذير بود در طي مدتتحصيل دردانشکده علوم قضائي چندين باربه جبهه رفت ودر جبهه ها ي غرب وجنوب حماسههاي نبردش در ذهن همسنگرانش خاطره هاي جاودانست.

تا سرانجام در « عمليات کربلاي 5 » در منطقه ي شلمچه درسال 1365 در حالي که قهرمانانه تانک هاي دشمن را با آر پي جي مقهور اراده ي خودمي نمود نداي حق را لبيک گفت و با پشت پا زدن به دنيا به عالم ملکوتي پيوست.

 

وصیتنامه 

 بسم الله الرحمن الرحيم

 با سلام و درود بي پايان برتمامي انبياء الهي و برچهارده معصوم پاک و با سلامبرتمامي شهيدان راه خدا از بدوخلقت تا حال علي الخصوص سرور آزادگان حسين بن علي (عليه السلام ) سيدالشهدا وآقاي جوانان اهل بهشت و با سلام بر مهدي (عجل اللهتعالي فرجه الشريف ) ونائب برحقش امام خميني. بارخدايا توانسان راخلق کردي و بافرستادن رسولان وانبياء عظام خلق خود راهدايت کردي وما به وصال قرب خود نزديکشانکني خدايا بار پروردگارا من هرگز نتوانستم آن طور که بايد وظيفه بندگي را به جايآورم اي خدا چه قصورها وتقصيرها از من سرزده که تو با رحمانيت وستاريت خود عيوبمرا پوشاندي. اي خداي بزرگ عاجزانه از تو مي خواهم وتو را به اسماء حسنه اتسوگند مي دهم که از سر تقصيرات من بگذري و ما را در روز محشر رو سياه نکني. خدايا اگر چه ما سزاوار به بندگي نيستيم ولي تو سزاوارتر به رحمانيت هستي وامااي پدر و مادرعزيزم: اي کساني که عمرتان را در راه به ثمر رساندن من صرف کرديدشما هم مرا ببخشيد که نتوانستم آن گونه که سزاوار فرزندي بود به شما خدمت کنم. اميدوارم که خداوند تبارک وتعالي از خزائن رحمت وبرکاتش شما را به بهره مند کندودر قرب خودش شما را جاي دهد خواهران عزيزم: ازشما مي خواهم که زينب وار پيامخون شهيدان اسلام درعرصه گيتي طنين افکن کنيد. واما ازهمه دوستان وآشنايانواقوام مي خواهم هر بدي راکه از من ديده اند به بزرگواري خودشان ببخشند کهاميدوارم خداوند از گناهان شما درگذرد واما شما ملت عزيز ايران: بدانيد که شمالايق ترين امت روي زمين هستيد وخدا اين لياقت را به شما داده که اولين حکومتجمهوري اسلامي بعد از هزار وپانصد سال در کشور شما برپا شود. اين حکومت خون هايپاک فراواني به پايش ريخته شده اين حکومت گل سرخ فعاليت هزار و چهارصد سالهاولياء خدا وانصار الهي است و بدانيد که اگر آن طور که شايسته است از اين انقلابمحافظت نکنيد غضب وخشم خداوند را براي خود جستجو کرده ايد عاجزانه از شما ميخواهم که فرمانبر خدا باشيد وهرگز حتي لحظه اي رهبر عزيز را تنها مگذاريد و درراه اعتلاي کلمه توحيد واسلام عزيز از هيچ کوششي فرو گذار نکنيد واما اي دوستانو برادران عزيزم: بسيار حقير تر از اين هستم که بخواهم پيامي به شما بدهم ولياجازه بدهيد که حرف دلم را با شما بزنم. برادران: اکنون مسئوليت شما بسيار سنگينوعظيم است من که نتوانستم در اين راه قدمي بردارم اما از شما مي خواهم که باررسالت را بردوش گيريد و در ابعاد مختلف خود را بسازيد وتنها بعدي ازابعاد رابرنگزينيد وابعاد ديگر را فراموش کنيد علم را در کنار تقوا و تقوا در جهاد وخدمتبه خلق خدا بجوئيد که تقوا در گوشه نشيني نيست اگر شما از مال وحال خود در راهاسلام گذشتيد و اين مهم را پشت سر نينداختيد مي توانيد به عنوان يک خدمت گزارخوب به اسلام خدمت کنيد وگرنه خدمت شما مثمر ثمر نخواهد بود. برادران عزيزم بعدمعنوي خود راتقويت کنيد وهميشه مرگ را مد نظر داشته باشيد.

 خدايا: گناهانمان را ببخش وعبادات قلبي مان را با رحمت واسعه بي کرانت قبولبفرما و ما را در جوار قرب خود با اولياء وشهدا وانبياء محشور بگردان.