شهید حسین ساری

زندگینامه شهید حسین ساری

بسم الله الرحمن الرحیمشهید حسین ساری فرزند ریحان در تاریخ 1343/12/03 در خانواده ای متدین و مذهبی در اصفهان دیده به جهان گشود شهید حسین ساری از زمانی که درس خواندن را فرا گرفت از کلاس اول همراه پدرش در عزاداری های امام حسین علیه السلام سینه زنی شرکت می کرد او در کارها به ما کمک می کرد در آن زمان وضع مالی درست و حسابی نداشتیم و همسایه های ما هم از ما فقیرتر بودند اما با وجود این حسین همیشه در پوشاک، خوراکی، در رفاقت همیشه با بچه های هم سن و سالش تقسیم می کرد هیچ وقت تجمل گرا نبود هیچ وقت توقعی پیش از نیاز از ما نداشت و همیشه ساده زندگی کرد حسین همیشه به فقرا به نیازمندان کمک می کرد با وجود اینکه خودش هم در وضع مناسبی نبود وقتی که فهمید امام می خواهد بیاید در تمام تظاهرات با دوستانش شرکت می کرد با وجود اینکه سن کمی داشت او پسر خوب و مومنی بود و هیچ وقت بی احترامی نمی کرد و متناسب با اسمش واقعاً حسینی بود و من همیشه از او راضی و خشنود هستم او در آن زمانها با وجود سن کمی که داشت در تمام تظاهرات و دیگر مکان ها شرکت می کرد و فعالیت می کرد تا زمانی که دیپلم گرفت همچنان همان حسین مهربان برای ما بود و هیچ وقت نگذاشت که من کارهای خانه را انجام بدهم و خود در انجام آنها پیشتاز بود حسین ساری تکاور بود در نیروهای مخصوص که چهارماه دوره آموزشی او بود بعد از چهار ماه تقسیمشان کردند و به کردستان اعزام شد همان شبی که به آنجا رفت عملیات شروع شد و او مجالی برای نامه نوشتن و خاطره نوشتن پیدا نکرد و سرانجام در همان عملیات پس از دلاوریها و رشادتهائی که به جای گذاشت به لقاء الله پیوست و شهید شد در تاریخ 1364/06/27 در سیدکان عراق به شهادت رسیدند و در آنجا مفقود گردیدند.